از آنجایی که حجاب شال جیوانچی که بسیاری از زنان مسلمان بر سر دارند، در کلان شهرهای جهانی به طور فزاینده ای قابل مشاهده است، به طور فزاینده ای سیاسی شده است. بسیاری از مردم با تعجب می آموزند که حجاب به معنای پوشش سر در هیچ جای قرآن نیامده است.
در جایی که از شال یا روسری استفاده می شود، به عنوان «پرده» یا «موانی» است که برای جدا کردن همسران حضرت محمد از ملاقات کنندگان است.
به طور کلی، حجاب برای توصیف رفتار متواضعانه به کار می رود و قرآن واقعاً عفت در پوشش را برای مردان و زنان تجویز کرده است. آیات موسوم به «حجاب» از واژههای عربی «خیمار» و «جلباب» استفاده میکنند که به ترتیب به «پوشش» یا «شال» و «لباس بیرونی» یا «عبا» ترجمه شدهاند.
این طیف از تعاریف منجر به درک متفاوتی از نیاز به پوشش سر با شال یا روسری می شود. برخی می گویند لازم است، برخی دیگر آن را اختیاری می دانند. شال که عمدتاً با اسلام مرتبط است، به دلایل فرهنگی، مذهبی و عملگرایانه در نقاط مختلف جهان رایج بوده است.
رواج پوشاندن سر در جوامع یهودی، مسیحی و هندو متداول بوده است، اما هرگز به اندازه ای که از قرن نوزدهم در زمینه مسلمانان انجام شده است، در رابطه با این مذاهب توجه زیادی را به خود جلب نکرد و آنقدر بحث و جدل ایجاد کرد.
حجاب به عنوان نماد جوامع مسلمان توسط حاکمان استعماری خاورمیانه ایجاد شد. از نظر تاریخی، بازیگران سیاسی که آن را ممنوع کرده یا ممنوعیت های جزئی بر آن تحمیل کرده اند، این کار را برای نشان دادن جهت گیری «مدرن» و سکولار خود انجام می دهند.
به عنوان مثال، رضا شاه پهلوی در سال 1936 در ایران و مصطفی کمال آتاتورک در ترکیه حدود یک دهه قبل از آن بودند. پادشاه افغانستان امان الله در دهه های 1920 و 1930 به شدت از استفاده از آن جلوگیری کرد.
در مقابل، جمهوری اسلامی ایران از زمانی که در سال 1979 به قدرت رسید، استفاده از آن را به عنوان نمادی از رویکرد بنیادگرایانهاش و سرزنش آنچه که سهلانگاری شاه میداند، اعمال کرده است.